واله شوند و حیران
واله شوند و حیران

واله شوند و حیران

انتظار

از همان زمان که "نامه" های بلند بالا شد "پیامک"!
"پیامک" شد "استیکر"!
از همان زمان که "چای کیسه ای" را 
به "چایی لاهیجان" دیر دم خودمان ترجیح دادیم!
از وقتی "فست فود"
جای ساعتها "قل قل قرمه سبزی" روی "اجاق گاز "مان را گرفت!
از همان موقع که "همه فصل" همه "میوه" ای در اختیارمان بود 

و یک فصل "انتظار" نکشیدیم تا میوه ی "نوبرانه" مان برسد!
از وقتی هر چیز را "سریع" خواستیم!
از وقتی هرچیز را "آسان" به دست آوردیم!
و اگر آسان بدست نیامدنی بود "رهایش" کردیم

"صبر" و "انتظار"

برایمان کسالت آور و بی معنی شد!