واله شوند و حیران
واله شوند و حیران

واله شوند و حیران

به یاد شهدای مدافع حرم



به قلب معرکۀ جنگ نابرابر است

و تیغ خشم بر اندام قوم کافر زد

دوبال هدیه گرفت از خدا بجای دو دست

سپس فرشته شد و سمت بی کران پر زد

از آسمان غم آلود زینبیه گذشت

سری به مقبرۀ بی نشان مادر زد

-شبیه کودکی اش جَلد بام کرببلاست-

سری به مقتل سرخ شهید بی سر زد

بروی سینۀ زخمیش، عمۀ سادات

نشان نوکری خاندان حیدر زد

چه صاف و ساده به آبادی بهشت رسید

بسمت عرش خدا از دِمَشق معبر زد


شاعر: مصطفی شاکری



وچندین و چندین شهید زیبای دیگر...