واله شوند و حیران
واله شوند و حیران

واله شوند و حیران

نظرمرحمت

بسم الله الرحمن الرحیم

ام سلمه از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ پرسید: کار کردن زن در خانه چه مقدار فضیلت دارد؟ 
حضرت فرمود:
هر زنی که به منظور اصلاح امور خانه چیزی را از جایی بردارد و در جای دیگر بگذارد، خدا نظر مرحمت به او خواهد کرد و هر کس که مورد نظر خدا واقع شود، به عذاب الهی گرفتار نخواهد شد.

بحارالانوار- ج5 

حالا خانوما بازم اصرار کنید کار بیرون, کار بیرون

خوشـا به تربت پاک تـو سجـده بردن ما... تـویی که نـام تــو در صـدر ســربلندان است

بسم الله الرحمن الرحیم


سـلام ای حضـرت عـاشـق!

که سلامتِ همه چشم های پر از تغزل در غروب های پنجره های بسته، از آنِ نگاه توست!
ســلام ای حضـرت نــور!که سلامت همه لبخندهای پر از شکوفه انار، در پایین لب های تشنه، به عطوفت توختم می شود!
ســـلام ای حضـرت مهـربانی!که سلامت همه دست های پر از جوانه های گندم، در فصل آشیان سازی گنجشک های بی خانمان، از سخاوت تو ریشه می گیرد.
ســــلام ای حضـرت اشـک!که سلامت همه نگاه های پر از آفتاب، در بارانی ترین سحرگاه های دشت، به عطشناکی تو می رسد.
ســـــلام ای حضـرت شِفـا!که سلامت همه دل های پر از عطر بهار نارنج، در بعد از ظهرهای تبدار کویر، بوی تُربت تورا می دهد.
و ســـــلام ای حضـرت خـون خـــدا!سلام بر تو که گلویت، بوسه ‏گاه پیامبر(ص) بود. 
ای خلاصه فـاطمه(س) و علـی(ع)!

امروز, خانه علی(ع)، در آفتاب جمال تو، به مرکزیّت عالم، شناخته خواهد شد.

یـا حضـرت حسیــن(ع)!لبخند بزن، تا خدا به یمن آمدن تو، اهالی روزگار را امان دهد! 
بر ما بتاب که در تیرگی خاک، بی ‏آفتاب یاد تو، پامال عبور روزهاییم..

سلام

بسم الله الرحمن الرحیم



سلام عشق من ...

سلام دلخوشی ...

تو آخرش منو ...

از عشق می کشی ...




صادق آل محمد

بسم الله الرحمن الرحیم



همه عمرم در فغانم ، زغم نهان صادق

زند آتشی به جانم ، غم جاودان صادق


دو هزار ننگ و نفرین ، به تمام دشمنانت

که نموده هتک حرمت ، به حریم جان صادق


به فدای خاک پایش ، شده ام غرق عزایش

دل عاشقان شکست از ، غم بی امان صادق


چه خوشا اگر کنم رو ، به مدینه و بقیعش

به زلال اشک شویم ، قبر بی نشان صادق


در مدینه اش بگردم ، پی قبر مادر او

که بیابم آن مزار مام قد کمان صادق


سلسلة الذهب

بسم الله الرحمن الرحیم



هنگامی که ابوالحسن الرضا(ع) به نیشابور رسید و خواست که آن جا را به قصد رفتن نزد مأمون ترک گوید، راویان حدیث، گردش را گرفتند و عرض کردند:

ای پسر پیامبر خدا، از پیش ما می روی و برایمان حدیثی که از محضرتان فیضی بریم، نمی گویی؟!

حضرت که در کجاوه نشسته بود سرش را بیرون آورد و فرمود:

از پدرم، موسی بن جعفر شنیدم که می فرماید:

از پدرم، جعفر بن محمّد شنیدم که می فرماید:

از پدرم، محمّد بن علی شنیدم که می فرماید:

از پدرم، علی بن الحسین شنیدم که می فرماید:

از پدرم، حسین بن علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید:

از پدرم، امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که می فرماید:

از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرماید:

از جبرئیل شنیدم که می فرماید:

از خداوند جلّ جلاله شنیدم که می فرماید:

(کلمه) لا اله الا اللّه حصار من است و هرکس وارد حصار من شود از عذابم در امان است.

اسحاق می گوید: چون شتر به راه افتاد حضرت با صدای بلند به ما فرمود:

اما این شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم.




اللهم عجل لولیک الفرج

آمین

عکس متحرک از گل  و دسته گلهای زیبا-www.jazzaab.ir


اعیاد شعبانیه مبارک